[ و روایت شده است که امام علیه السلام کمتر به منبر مىنشست که پیش از خطبه نگوید : ] مردم از خدا بترسید که هیچ انسانى بیهوده آفریده نگردیده تا به بازى پردازد ، و او را وا ننهادهاند تا خود را سرگرم بىفایدت سازد ، و دنیایى که خود را در دیده او زیبا داشته جایگزین آخرتى نشود که آن را زشت انگاشته ، و فریفتهاى که از دنیا به بالاترین مقصود نایل گردیده چون کسى نیست که از آخرت به کمترین نصیب رسیده . [نهج البلاغه]
وحشت از عشق که نه!
ترسم از فاصله هاست!
وحشت از غصه که نه!
ترس من خاتمه هاست!
ترس بیهوده ندارم!
صحبت از خاطره هاست!
صحبت از کشتن نا خواسته ی عاطفه هاست!
کوله باری است پر از هیچ که بر شانه ی ماست!
گله از دست کسی نیست!
مقصر دل دیوانه ی ماست
ورود به بخش مدیریت